در حالیکه اقتصاد خوب نمیتواند پروژههای ناسالم را نجات دهد، حتی نوآورانهترین شبکهها نیز ممکن است به دلیل طراحی ضعیف توکن شکست بخورند.
شکستهای پر سر و صدا مانند Terra LUNA و Celsius نشاندهنده خطرات ترفندهای مالی نظیر استیبلکوینهای الگوریتمی و طرحهای سوددهیای هستند که بهعنوان نوآوری جا زده شدهاند. اما پروژههای با پتانسیل بالا و آیندهدار زیادی نیز به دلیل اشتباهات قابل اجتناب در طراحی اقتصادی، خودکشی مالی میکنند.
پروژههای مهم و معتبر با شایستگی فنی واقعی و موارد استفاده مشروع، مانند Aptos، میلیاردها دلار از ارزش بازار خود را به دلیل بازگشایی توکنها بدون مدیریت مناسب و ضعف در اطلاعرسانی از دست دادهاند. ضروری است که بنیانگذاران پروژههای کریپتو تمرکز بیشتری بر طراحی توکن داشته باشند تا بتوانند همانقدر که از نظر فنی قوی هستند، از لحاظ اقتصادی نیز بنیانی محکم بسازند.
اشتباهات در طراحی توکن
1. شکاف ارزشگذاری بزرگ
اگرچه ارائه توکنهای ارزانتر به سرمایهگذاران اولیه یک عرف رایج است، اما بنیانگذاران باید از اختلاف قیمت زیاد بین دورهای اولیه و خریداران عمومی خودداری کنند. سرمایهگذارانی که با قیمت بسیار پایین وارد میشوند، حتی اگر قیمتها برای خریداران عمومی پایینتر از قیمت خریدشان باشد، باز هم سود میبرند. این باعث میشود توازن ناعادلانهای در اقتصاد توکن پروژه بهوجود بیاید.
2. برنامه واگذاری (Vesting) ضعیف
بسیاری از پروژهها خریداران عمومی را بهعنوان نقدینگی خروجی برای سرمایهگذاران اولیه استفاده میکنند. هیچچیز سریعتر از فروش توکنهای داخلی توسط تیم پروژه و رها شدن خریداران عمومی، جامعه را از بین نمیبرد.
درحالیکه برنامههای طولانی قفلبودن ممکن است بهنظر برای افزایش ارزش مناسب باشند، ولی اغلب منجر به فشار فروش قابل پیشبینی میشوند؛ چرا که سرمایهگذاران بعد از مدت طولانی تمایل زیادی به فروش دارند. در مقابل، بازگشایی سریع توکنها هم میتواند باعث افت شدید قیمت شود چون نهنگها توکنها را سریع میفروشند و اعتماد عمومی را از بین میبرند.
3. فروش بیشازحد توسط بنیانگذاران
گاهی اوقات، وسوسه تبدیل توکنهای تازه تولیدشده به پول واقعی بیش از حد برای بنیانگذاران جذاب است. پروژههایی بودهاند که با ایدههای عالی وارد بازار شده و به ارزشهای میلیارد دلاری رسیدهاند، اما بنیانگذارانشان سریعاً توکنها را فروختهاند.
برای مثال، پروژه Mantra تنها در ۹۰ دقیقه ۹۲٪ از ارزش خود را از دست داد. درحالیکه مدیرعامل پروژه ادعا کرد فروش داخلی صورت نگرفته، تحلیلگران بلاکچین انتقال حدود ۲۲۷ میلیون دلار به صرافیها را گزارش کردند که بهنظر یک فروش داخلی گسترده بوده است.
4. ارزشگذاری بیشازحد هنگام لیستشدن
بنیانگذاران اغلب جذب ارزشگذاریهای بالا هنگام لیست شدن میشوند چرا که باعث توجه رسانهای بیشتر و ایجاد هیجان میشود. حتی صرافیهایی مانند بایننس پروژههایی را با ارزشگذاریهای بسیار بالا لیست کردهاند—برای مثال Hamster Kombat با ارزش بیش از ۷۰۰ میلیون دلار و Notcoin با ۱ میلیارد دلار.
اما این نوع ارزشگذاریهای اولیه، پایه قیمتی ناپایداری ایجاد میکنند. وقتی همه دارند سود میبرند، رقابت برای خروج سریعتر شکل میگیرد. در نتیجه، فروشها افزایش مییابد و خریداران جدید تمایلی به ورود پیدا نمیکنند؛ که منجر به سقوط قیمت میشود. برای مثال، Hamster Kombat با وجود دستاوردهای زیاد، ۸۷٪ افت قیمت را تجربه کرد.
چه چیزی در اقتصاد توکنی واقعاً جواب میدهد؟
1. کمیابی واقعی
محدودیت ۲۱ میلیون واحدی بیتکوین تنها بهخاطر کمیاب بودنش مهم نیست، بلکه بهخاطر اعتمادی است که بازار دارد که این عدد هرگز تغییر نمیکند.
2. یکپارچگی عمیق با محصول
پروژهها باید از خود بپرسند: آیا محصول ما بدون توکن هم قابل اجراست؟ اگر پاسخ مثبت است، احتمالاً توکنسازی اجباری و بیدلیل انجام شده. پروژههایی مانند Filecoin نمونه خوبی هستند که توکن بخش جداییناپذیر عملکرد شبکه است.
3. محدودیت در فروش
پروژهها باید فاصله قیمتی بین سرمایهگذاران مختلف را کاهش داده و برنامه واگذاری توکنها را طوری طراحی کنند که خریداران اولیه نتوانند توکنها را روی خریداران بعدی «دامپ» کنند. واگذاری لایهای (Layered Vesting) که خریداران اولیه را در فروش محدود کند و اجازه دهد خریداران جدید زودتر توکنهایشان را آزاد کنند، توازن منطقی ایجاد میکند.
4. استفاده از قراردادهای قابل مطالبه با ممیزی مستقل
اقتصاد توکنی خوب باید از اسناد فراتر برود. پروژهها باید از قراردادهای هوشمند غیرقابل تغییر با ممیزی مستقل برای نگهداری توکنها استفاده کنند تا شفافیت و انطباق تضمین شود.
5. ارزشگذاری واقعبینانه و مدیریت عرضه
ارزشگذاری اولیه پایین، فضا را برای رشد واقعی فراهم میکند و باعث افزایش انگیزه برای مشارکت میشود. عرضه کلی پایین نیز کنترل بهتر قیمت را ممکن میسازد و مانع از دستکاری میشود.
مدیریت فعال توکن
اقتصاد توکنی موفق نیاز به نظارت مداوم دارد، نه تنها در زمان راهاندازی. برخی اقدامات کلیدی عبارتند از:
-
مدیریت استراتژیک عرضه: افزایش عرضه تنها در بازارهای روبهرشد انجام شود تا فشار فروش در بازارهای ضعیف تشدید نشود.
-
برنامههای بازخرید توکن: خرید توکن توسط خود پروژه هنگام فشار فروش بالا، باعث ثبات قیمت و نشاندهنده تعهد به ارزش توکن است.
-
فروش کنترلشده: سرمایهگذاران بزرگ باید از بازارسازان برای فروشهای عمده استفاده کنند تا از افت ناگهانی قیمت جلوگیری شود.
ساختن برای دوام
موفقترین پروژهها به اقتصاد توکنی بهعنوان بخشی از طراحی محصول نگاه میکنند، نه صرفاً یک مهندسی مالی.
اقتصاد توکنی هوشمندانه، نشانهای از تیمی هوشمند است. توکن شما بهترین ابزار بازاریابی شماست—وفاداری را پاداش میدهد و کاربران را از نظر مالی با موفقیت پروژه همراستا میکند.
نظرات گذشته