وب3 با مشکلی به نام جذب ارزش مواجه است. با وجود میلیاردها دلار ارزش بازار، اکثر پروژهها همچنان ارزش را از جوامع خود استخراج میکنند، نه اینکه به آن بازگردانند. در حالی که سرمایهگذاران خطرپذیر و تیمهای بنیانگذار از طریق فروش توکنها و برنامههای زمانبندی آزادسازی، پاداشهای قابل توجهی کسب میکنند، پذیرندگان اولیه و اعضای جامعه که باعث پذیرش واقعی میشوند اغلب با گذشت زمان شاهد کاهش بازدهی خود هستند.
این وضعیت باید تغییر کند — و مدیریت خزانهداری جامعهمحور مؤثرترین راه برای تحقق این هدف است.
ضرورت بازگرداندن ارزش
برای مدت طولانی، کریپتو بر پایه یک مدل استخراجی عمل کرده است. پروژهها با افزایش عرضه از طریق کمکها، مشوقها و بنیادها، ارزش توکنها را رقیق میکنند و این تورم به دوش جوامعشان میافتد. در همین حال، درآمدهای حاصل از این اکوسیستمها — چه از طریق هزینههای گس، درآمد ترتیبی (sequencer) یا هزینههای کاربرد — به ندرت به دارندگان توکنی که موفقیت پروژه را ممکن کردند بازمیگردد.
بدون سازوکارهایی برای بازگرداندن ارزش به اعضای جامعه، پروژهها در حفظ مشارکت، وفاداری و رشد در طول زمان با مشکل روبرو میشوند. صنعت به تدریج این چالش را میپذیرد و پروتکلهای مختلف در حال بررسی روشهای جدید مدیریت خزانهداری هستند که اولویت را به منفعت جامعه میدهند.
مدیریت خزانهداری جامعهمحور
پروژهها موظف اخلاقی دارند که پس از رسیدن به مقیاس و پایداری، ارزش را به جوامع خود بازگردانند. کسانی که نقدینگی اولیه فراهم کردند، برنامههای اولیه را ساختند و در مراحل پرریسک مشارکت داشتند، شایستهاند که در موفقیت پروژه بیش از صرفاً افزایش قیمت توکن شریک شوند.
بازخریدهای استراتژیک مکانیزمی شفاف و کارآمد برای تحقق این تعهد فراهم میکنند. وقتی Offchain Labs برنامه خرید استراتژیک توکنهای ARB را اعلام کرد، منتقدان آن را صرفاً مکانیزم حمایتی قیمت فرض کردند. در واقع، با خرید تدریجی توکنها طبق پارامترهای از پیش تعیینشده، Offchain Labs رابطهای مثبت و ضروری بین استفاده از شبکه و ارزش جامعه ایجاد میکند.
Movement Labs نیز همین رویکرد را داشت؛ پس از بازپسگیری ۳۸ میلیون دلار از یک بازارساز مخرب، به جای اختصاص این مبلغ به حقوق تیم یا مدیریت خزانه سنتی، برنامه بازخرید سه ماهه شفاف با آدرسهای کیف پول عمومی را اجرا کرد.
هر جامعه بلاکچینی باید چنین رویکردهایی را در نظر بگیرد.
قدمی به سوی آینده: کمیته مالی Astar
Astar اکنون با راهاندازی کمیته مالی Astar (AFC) گام واضحی به سوی آینده برداشته است — ابتکاری برای مدیریت منابع خزانه با همسویی کامل با منافع بلندمدت جامعه.
وظیفه AFC ساده اما قدرتمند است: مدیریت تخصیص DAO به صورت شفاف، بررسی استراتژیهای سرمایهگذاری مجدد به نفع اکوسیستم، و ایجاد سازوکارهای حاکمیتی که در هر مرحله پاسخگویی و مشارکت جمعی را تضمین کند.
از نظریه تا عمل
مالیه جامعهمحور به یک نهاد حاکمیتی اختصاصی نیاز دارد که هدف تأسیسی آن تبدیل منابع استفادهنشده به ارزش پایدار برای اکوسیستم تحت حکومت باشد.
به جای اینکه مدیریت خزانه را به یک تیم کوچک بسپارند یا منابع ارزشمند بیکار بماند، اکوسیستمها باید کمیتهای ساختارمند تشکیل دهند که نمایندگانی از بنیاد مرکزی، شورای نمایندگان و جمعیت گستردهتر را شامل شود.
این رویکرد تصمیمات مالی استراتژیک را به دست افراد متخصص میسپارد، در حالی که شفافیت و پاسخگویی نسبت به کل جامعه حفظ میشود. عملیات خزانه شفافتر میشود و حاکمیت قادر است روشهای متعددی برای ایجاد جریانهای درآمد پایدار بررسی و سرمایهگذاری مجدد کند.
قدرت این مدل در انعطافپذیری و نظارت جامعه نهفته است. کمیته به طور منظم استراتژیهای احتمالی مانند تأمین نقدینگی در پروتکلهای وامدهی و صرافیهای غیرمتمرکز، استیکینگ داراییها و سرمایهگذاری در پروژههای اولیه را ارزیابی میکند. تمام فعالیتها باید با گزارشدهی منظم و دسترسی عمومی به تراکنشهای چندامضایی انجام شود.
فراتر از کمکها: اکوسیستمهای خودپایدار
مدل وابسته به کمک مالی که سالها در کریپتو غالب بود باید به عنوان چرخی آموزشی دیده شود که باید نهایتاً کنار گذاشته شود. در حالی که این مدل برای راهاندازی فعالیتها مؤثر است، توزیع توکنها برای تشویق پذیرش فقط تعویق در رویارویی با جذب ارزش را ایجاد میکند.
مدیریت خزانهداری جامعهمحور مرحله بعدی تکامل توکنومیکس است. با اجرای سازوکارهای شفاف برای بازگرداندن ارزش — چه از طریق سوزاندن، بازخرید (مطابق با قوانین مرتبط) یا سرمایهگذاری در اکوسیستم — پروژهها میتوانند سیستمهایی خودتقویتکننده ایجاد کنند که به همه شرکتکنندگان منفعت برساند.
این امر چیزی را خلق میکند که فقط وب3 میتواند ارائه دهد: اقتصاد مشارکتی. عملیات خزانه به درستی طراحی شده تضمین میکند که موفقیت واقعاً جمعی باشد.
شفافیت؛ شرط ضروری
برای اینکه بازخریدها به جای دستکاری بازار، به غنیسازی جامعه منجر شوند، شفافیت ضروری است. پروژهها باید منبع دقیق بودجه عملیات خزانه، پارامترهای مشخص زمانبندی و اجرا، سازوکارهای حاکمیتی نظارت جامعه و استراتژی بلندمدت پشت این ابتکار را به وضوح اعلام کنند.
گزارشدهی منظم (گزارشهای جزئی ماهانه و گزارشهای جامع فصلی)، کیف پولهای چندامضایی عمومی و اجرای شفاف همه عملیات اطمینان میدهد که جامعه میتواند هر اقدام را تأیید و صحتسنجی کند.
وقتی کاربران میبینند که درآمد ترتیبی یا هزینههای پروتکل به طور شفاف از طریق تراکنشهای زنجیرهای بازخرید میشوند، اعتماد به اکوسیستم تقویت میشود. این برنامههای مشروع بازگرداندن ارزش را از تلاشهای کوتاهمدت دستکاری قیمت متمایز میکند.
فراخوان به تحول صنعت
هر پروژه بلاکچینی که درآمد قابل توجهی ایجاد میکند و به پایداری و همسویی بلندمدت با جامعه متعهد است باید شکلی از مدیریت خزانهداری جامعهمحور را پیاده کند.
پیشگامانی که امروز این برنامهها را اجرا میکنند، در حال ایجاد استانداردهای صنعتی آینده هستند. با ایجاد سازوکارهای شفاف و جامعهمحور برای بازگرداندن ارزش، آنها پیوند منطقی و قابل بررسی بین پذیرش شبکه و منافع جامعه ایجاد میکنند که به کسانی که اکوسیستم را ممکن ساختهاند، منفعت میرساند.
اگرچه این رویکردها همه مشکلات وب3 را حل نمیکنند، اما به مسئلهای که این حوزه به شدت کمبود آن را داشته، پاسخ میدهند: اتصال نظاممند بین موفقیت اکوسیستم و منفعت جامعه. زمان آن رسیده که به جوامعی که این شبکهها را ممکن ساختند، نه فقط با قدردانی بلکه با بازدهی واقعی و قابل اندازهگیری که خود جامعه بر آن حاکم است، بازگردانیم.
ثبت نظر