تمرکززدایی وعده اصلی بلاکچین بود—اما در دنیای مالی، میلیثانیهها سرنوشت بازار را تعیین میکنند. اگر وب۳ نتواند با سرعت زیر یک ثانیه بازارهای والاستریت رقابت کند، کاربران همچنان گزینههای سریعتر سیستم مالی سنتی را ترجیح خواهند داد. این موضوع را میتوان در شبکههایی مانند اتریوم دید که تنها حدود ۱۵ تراکنش در ثانیه پردازش میکند، در حالی که ویزا تا ۲۴۰۰۰ تراکنش را در همین بازه انجام میدهد.
از زمانی که اینترنت ساختارهای مالی را بهطور غیرقابل بازگشتی تغییر داد، جهان دیگر هرگز به عقب نگاه نکرد. سرعت، اکنون بخش جداییناپذیر از عملکرد هر بخش از نظام مالی است. سرعت تعیین میکند که آیا فرصت آربیتراژی را شکار میکنید یا از دست میدهید؛ یا اینکه آیا پول حیاتی در حسابتان مینشیند پیش از آنکه یک پرداخت مهم را از دست بدهید.
در عین حال، سیستم مالی سنتی هنوز بسیار مبهم، پرهزینه و انحصاری است؛ سیستمی که طوری طراحی شده که تنها به نفع اقلیت بالای هرم باشد و بقیه را بیرون نگه دارد. اگر بلاکچین بخواهد واقعاً این ساختارها را متحول کند و جایگزینی شفاف، باز و منصفانه ارائه دهد، وب۳ باید بسیار بسیار سریعتر شود.
زنجیرههای فعلی کافی نیستند
بیتکوین معروفترین ارز دیجیتال جهان است، نه فقط به این دلیل که اولین بود، بلکه بهخاطر این ایده که یک سیستم مالی بومی اینترنت، بدون وابستگی به دولتها و کشورها میتواند وجود داشته باشد. با این حال، توسعهدهندگان نمیتوانند از این واقعیت چشمپوشی کنند که بلاک تایم بیتکوین ۱۰ دقیقه است و فقط ۱۰ تراکنش در ثانیه را پشتیبانی میکند.
اتریوم کمی بهتر عمل میکند، اما میانگین ۱۴ تراکنش در ثانیه آن همچنان نسبت به پردازندههای متمرکز بسیار کند است. ضمن اینکه هزینههای بالای گس در اتریوم مانع بزرگی برای پذیرش گسترده آن است. وقتی این را با نزدک (NASDAQ) مقایسه کنیم که بهطور میانگین ۲۰۰۰۰ تراکنش بازار سهام را در ثانیه پردازش میکند، ضعف بلاکچین بهوضوح نمایان میشود.
علاوه بر این، اگرچه اصول بلاکچین مانند تمرکززدایی و اعتماد غیرمتمرکز مهم هستند، اما اکثر مردم (غیر از جامعه رمزنگاری) بیشتر به عملکرد اهمیت میدهند تا تمرکززدایی. آنها سیستمهای متمرکز مثل بانکها یا صرافیهای سنتی را به خاطر سرعت، هزینه کم و کارایی بیشتر ترجیح میدهند.
در نتیجه، علیرغم اعتماد غیرمتمرکز اتریوم، کندی و هزینههای بالا آن را بهنوعی ناکارآمد کردهاند. حقیقت این است که حتی معروفترین زنجیرههای فعلی نمیتوانند با خدمات مالی سنتی رقابت کنند، بنابراین کاربران بهسمت گزینههای سریعتر و البته متمرکزتر سوق پیدا میکنند.
سرعت؛ ویژگی قاتل
حتی در بین طرفداران سرسخت رمزارزها هم، تمرکززدایی در حال قربانی شدن برای سرعت است. مثلاً زنجیرههایی مانند سولانا که بلاکتایمی معادل ۴۰۰ میلیثانیه دارند و تا ۳۰۰۰ تراکنش در ثانیه را پشتیبانی میکنند، ما را به سیستمهای سنتی نزدیکتر کردهاند. پلتفرمهای متمرکزی مثل Hyperliquid نیز مؤید همین روند هستند.
فقط در ماه مه ۲۰۲۵، حجم معاملات Hyperliquid به گزارش DeFiLlama، ۵۰٪ افزایش یافت؛ این نشاندهنده اولویت دادن معاملهگران به سرعت نسبت به اصول تمرکززدایی است.
اما حتی Hyperliquid با تمام رشدش، راه نهایی نیست. زیرساخت آن بسته، غیرقابل ترکیب و مناسب تنها بخشی از نیازهای معاملهگران DeFi است. این پلتفرم قابلیت توسعه و تعاملپذیری لازم برای تبدیلشدن به زیرساخت اصلی داراییهای دیجیتال در مقیاس جهانی را ندارد.
برای ایجاد توازن میان عملکرد و تمرکززدایی، پروژهها میتوانند راهکارهایی مانند: تجمیع تراکنشها برای کاهش بار شبکه، استفاده از دفتر سفارشات خارج از زنجیره برای سرعت اجرای بیشتر و بهینهسازی تغییرات وضعیت برای کاهش هزینههای گس و تأخیر را بهکار بگیرند.
آن پلتفرمی که واقعاً فناوری بلاکچین را به کاربردیترین حالت خود میرساند، باید همزمان تمرکززدایی و عملکرد بالا را داشته باشد—و به اندازهی اپلیکیشنهایی مثل Revolut سریع، روان و ارزان باشد. زمانی که این اتفاق بیفتد، دیگر بحثی درباره «دیفای در برابر فای سنتی» یا «تمرکز در برابر تمرکززدایی» وجود نخواهد داشت.
در عوض، شاهد یک استاندارد جدید برای صنعت مالی خواهیم بود که با سرعت و روانی اینترنت کار میکند.
تاریخ ثابت کرده است: سریعترین شبکهها، به حالت پیشفرض تبدیل میشوند. برای بلاکچین، اعتماد بهتنهایی مزیت رقابتی نیست—تاخیر پایین است که اهمیت دارد. کسانی که بتوانند سرعت سطح وب۲ را بدون قربانی کردن شفافیت و باز بودن ارائه دهند، مالک دهه آینده مالی خواهند بود.
ثبت نظر