ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، اعلام کرد که در حال بازنگری در ترجیح دیرینهی خود نسبت به مجوزهای نرمافزارهای بازمتن آزاد است و اکنون از استفادهی گستردهتر از «مجوزهای کپیلفت» حمایت میکند؛ چرا که به باور او، دنیای نرمافزار بازمتن وارد دورهای رقابتیتر و متمرکزتر شده است.
بوترین در یک پست وبلاگی که ۷ جولای منتشر شد، توضیح داد که مجوزهای آزاد مثل MIT و CC0 همیشه انتخاب او بودهاند؛ چون این مجوزها به همه اجازه میدهند بدون محدودیت خاصی، کد را استفاده، تغییر و بازنشر کنند و این مسئله به گسترش آسانتر این نرمافزارها کمک میکند.
در مقابل، مجوزهای کپیلفت مانند GPL یا CC-BY-SA توسعهدهندگان را ملزم میکنند که آثار مشتقشده را تحت همان شرایط قبلی به اشتراک بگذارند، از جمله اینکه باید کد منبع را منتشر کنند. این کار نوعی حفاظت قانونی برای حفظ باز بودن نرمافزار به حساب میآید.
بوترین نوشت:
«در گذشته طرفدار رویکرد آزاد بودم، اما اخیراً به رویکرد کپیلفت تمایل پیدا کردهام.»
او در ماههای اخیر بسیار فعالتر شده و با ارائه ایدهها و تحقیقات جدید، نشان داده که اولویتهایش تغییر کردهاند.
حمایت از باز بودن نرمافزار
بوترین گفت که تمایل قبلیاش به مجوزهای آزاد، از دو باور اصلی ناشی میشد:
نخست، این باور که مجوزهای آزاد، مقاومت شرکتها برای به اشتراکگذاری کارهایشان را کاهش میدهد؛
و دوم، مخالفت فلسفی او با قوانین کپیرایت و مالکیت فکری.
او معتقد است که مجوزهای آزاد، در عمل نزدیکترین گزینه به «حذف کامل کپیرایت» هستند و با باورش مبنی بر اینکه اشتراکگذاری ایدهها یا دادهها نباید نوعی سرقت تلقی شود، همخوانی دارند.
اما به گفتهی بوترین، اکنون سه عامل مهم باعث شدهاند که این نگاهش تغییر کند.
اولین عامل، فراگیر شدن نرمافزار بازمتن در صنایع مختلف است. امروز شرکتهای بزرگی مثل گوگل، مایکروسافت و هوآوی نهتنها از نرمافزارهای بازمتن استفاده میکنند، بلکه خودشان هم پروژههای مهمی را با همین مجوزها منتشر میکنند.
در چنین فضایی، دیگر کپیلفت مانع بزرگی نیست و حتی میتواند کمک کند که شرکتهای بزرگ، به اجبار به جامعه بازگردند و دستاوردهایشان را به اشتراک بگذارند.
عامل دوم، تغییر فرهنگ در صنعت کریپتو است. بوترین توضیح داد که این صنعت اکنون بسیار «رقابتی و سودمحور» شده و کمتر پروژهای از روی باور و نیت خیر، کد خود را بازمتن میکند.
در این شرایط، مجوزهای آزاد دیگر کافی نیستند و او معتقد است که برای پیشرفت مشترک، باید الزامهای قانونی کپیلفت وجود داشته باشد.
استدلال اقتصادی در دنیای متمرکز
عامل سوم این تغییر نگاه، به اقتصاد مربوط میشود. بوترین با اشاره به نظریات اقتصاددان «گلن ویل» که از مکتب بازارهای رادیکال است، توضیح داد که در صنایع دارای بازدهی فزاینده نسبت به مقیاس، حقوق مالکیت سختگیرانه منجر به تمرکز قدرت میشود.
او توضیح داد که اگر یک بازیگر اقتصادی، دو برابر منابع نسبت به دیگری داشته باشد اما بیش از دو برابر محصول تولید کند، فاصله بین آنها به مرور زمان بیشتر میشود و در نهایت انحصار به وجود میآید.
بوترین هشدار داد که این وضعیت، در کنار پیشرفتهای سریع فناوری و بیثباتیهای ژئوپلتیک، میتواند باعث بهوجودآمدن شکافهای پایدار و تقویتکنندهی قدرت میان شرکتها و کشورها شود.
او همچنین اشاره کرد که برخی دولتها در حال مقابله با این مسئله هستند. برای نمونه، سیاستهای اتحادیه اروپا برای الزام به استانداردسازی، قوانین انتقال فناوری در چین، و ممنوعیت قراردادهای «عدم رقابت» در آمریکا.
بوترین تأکید کرد که کپیلفت، بدون دخالت دولتها و به شکل بیطرف و غیرمتمرکز، میتواند همین هدف یعنی گسترش فناوری را محقق کند. او کپیلفت را «یک روش گسترده و بیطرف برای تشویق به انتشار فناوری» توصیف کرد.
او گفت:
«کپیلفت، مجموعهای بزرگ از کد (یا سایر محصولات خلاقانه) ایجاد میکند که فقط در صورتی میتوان قانونی از آن استفاده کرد که کد منبع همه چیزهایی که بر پایه آن ساخته میشوند را به اشتراک بگذارید.»
بوترین در پایان تأکید کرد که مجوزهای آزاد هنوز هم در جاهایی که هدف، گسترش جهانی است، منطقی و ارزشمندند و باید بهعنوان بخشی از حقوق مالکیت به آنها توجه کرد.
اما در عین حال، او از توسعهدهندگان خواست تا درک کنند که مزایای کپیلفت «امروز بسیار بیشتر از ۱۵ سال پیش» شده و جوامع بازمتن باید بهطور جدی به آن فکر کنند تا از تمرکز بیش از حد قدرت جلوگیری کنند و مطمئن شوند که پیشرفت فناوری برای همه در دسترس باقی بماند.
این اظهارات، درست در زمانی مطرح شده که جوامع فعال در حوزههای هوش مصنوعی و بلاکچین درباره مدلهای صدور مجوز بحثهای جدی دارند؛ چرا که بسیاری نگرانند که نوآوریهای بنیادی در این حوزهها، در اختیار گروه کوچکی از بازیگران قدرتمند قرار بگیرد.
ثبت نظر